ترکیب بندی(10)

نظریه ای پیرامون ترکیب بندی پویا

 

ما در زندگی عادی حرکت را بر اساس بعضی تخمینهای قیاسی تعبیر می‌کنیم و جا به جاییهای نسبی را ارزیابی می‌کنیم. این سخن در مورد فیلم صادق است، اما قاب بسته و تصاویر دو بعدی بر چگونگی قضاوتهای ما تأثیر می‌گذارند. خواه حرکت را بطور مستقیم ببینیم (موضوع در صحنة ایستا حرکت کند) یا آن را از طریق جلوههای ثانویه تشخیص دهیم (پس زمینة متحرک و عبور نور یا سایه از روی موضوع)، برداشت ما از حرکت بسیار ذهنی بوده و به تجارب قبلی بستگی دارد. ارزیابی اصول محرکة تصویر توسط بیننده با عوامل غالباً نامربوط به یکدیگر تعدیل می‌یابد:

بیننده سرعتهای نسبی و ظاهری موضوعهای داخلی را با یکدیگر مقایسه می‌کند.

مقدار حاشیه ای که در اطراف موضوع متحرک وجود دارد، برداشت بیننده را از سرعت آن تعدیل می‌کند.

جایی که حرکات همگاه در تصویر وجود دارد، بیننده غالباً الگوی حرکت را ناشی از فشردگی (تصادم یا ضربه) یا گستردگی (جدایی، انقباض یا فشار) می‌داند

بیننده قدرت یا سرعت حرکت را بر اساس اندازه، توان یا نیروی آن ارزیابی می‌کند.

تأثیر بصری حرکت به این امر بستگی دارد که توجه بیننده به کدام بخش از نماست. (اگر به طرف آسمان نگاه کند، ابرهای متحرک را در کنار ساختمانهای ثابت می‌بیند یا ممکن است ابرها را ثابت و ساختمانها را در حال حرکت ببیند).

صداهایی که با تصاویر همراهند غالباً بر برداشتهای بیننده از سرعت اثر می‌گذارند.

تأثیر حرکت ممکن است در حرکات آهسته بیشتر از سرعت معمولی باشد.

قواعد پذیرفته شده کاربرد اصول ترکیب بندی پویا را در بسیاری از برنامه های تلویزیونی به خوبی مشاهده می‌کنیم، البته بسیاری از کارگردانها ترجیح می‌دهند اصولی را به کار گیرند که به مرور زمان و یا تجربة فراوان بدست آوردهاند

مطالب:ازسینمای جوانان ایران/اسفاده ازمطالب باذکرمنبع بلامانع است




اصول ترکیب بندی (9)

ترکیب بندی پویا

 

همانطور که گفته شد، هدف از ترکیب بندی ، ارائه تصویری صرفاً جذاب نیست،‌ بلکه ترکیب بندی باید دارای معنا بوده و تأثیر آن با شرایط و عوامل تصویر سازگار باشد. تا اینجا، اصولی را بررسی کردیم که در ترکیب بندی تصاویر ایستا مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر نماهای مورد نظر ایستا یا نیمه ایستا باشند این اصول براحتی قابل اجراست. اما رسانه های تلویزیون و سینما خصوصیتی جدا از تصاویر ثابت دارند. تلویزیون و سینما به رسانه های پویا یا تصاویر متحرک معروفند. بنابراین، درک تفاوتهای اصولی تصاویر ایستا با تصاویر متحرک ضرورت دارد و اینجاست که مبحث ترکیب بندی پویا آغاز می‌شود.

 

خصوصیت تصویر متحرک

 

مزیت خاص تصویر ثابت این است که بیننده می‌تواند جزئیات آن را به آسودگی بررسی کند و برجنبههایی از آن که توجهش را جلب می‌کند، متمرکز شود اما تصویر متحرک به بیننده فرصت کمی برای بررسی می‌دهد و نمای دیگر جانشین آن می‌شود.

تصویر متحرک دارای خصوصیاتی است که نمای ایستا فاقد آن است. تصویر متحرک نمایشگر تغییر است یعنی بیننده شاهد تغییراتی است که در داخل نما اتفاق می‌افتد. از طرف دیگر، می‌توان تصویر را ـ وقتی که بیننده در حال تماشای آن است ـ اصلاح کرد، برجستگی موضوع را در نما تغییر داد و مستقیماً مکانیسم حرکت ، تغییر عوامل صحنه، رشد و بستر رویداد را القاء کرد. تصویر متحرک دارای اهمیتی مداوم است در حالی که جذابیت تصویر ثابت به سرعت کاهش می‌یابد. حرکت موضوع، دارای جذابیت خاصی است و بدین لحاظ به کارگردان امکان می‌دهد تا توجه را در مورد جنبه هایی از موضوع ـ که مورد نظرش است ـ با ارائه مداوم محرکهای متغیر، حفظ کند. با این وجود نباید فراموش کرد که گرچه تصاویر ثابت به بیننده این آزادی را می‌دهد که در آنها دقت کند و به ارزیابی بپردازد، تصاویر متحرک هم به او امکان دریافت عوامل صرفاً ضروری را می‌دهند؛ بویژه اگر رویداد سریع و کوتاه باشد، باید مراقب باشید که با برش سریع نماهای کوتاه و جایگزین کردن آنها با نمای جدید حالت ناخوشایندی در بیینده ایجاد نکنید. جذابیت کار به ضرباهنگ و پیچیدگی اطلاعات موجود در نما بستگی دارد و به ندرت می‌توان بیننده ای را که از این نماهای سریع استقبال کند، پیدا کرد.