تخیل هرگاه بااراده وعمل وادراک همراه نباشدبه خیال بافی تبدیل می شود. تخیل نوعی فعالیت خلاقه است که در آن مقایسه ، استدلال وتصور ذهنی وجوددارد. آدمی از مجموعه دیده ها و شنیده ها سعی دارد مونتاژهایی در ذهن انجام داده و آن را مجسم کند . اماخیالبافی : نوعی هذیان و هرج و مرج در ذهن که عقل و ادراک در آن راه نداشته و اراده در آن نقش و نفوذی ندارد. چنین حالتی عمل پست و ابتدایی ذهن بحساب می آید و محصول آن مقرون بحقیقت نیست
سلام ممنون ازنظر کارشناسیتون
هنرمند
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1390 ساعت 08:51 ق.ظ
تخیل، کنش خلاق نسبت به شناخت ما از دینامیزم آنچه در حیطه دید و ذهن ما قرار میگیرد است که بر پایه واقعیتها و در تعادل با آنها شکل میگیرد. خیال بافی، محصول یک ذهن نامتعادل، بی ثبات و غیر واقع گراست که بر تأمل و عمیق نگری تکه ندارد. بنا بر این افول از این کیفت ( از تخیل به خیال بافی )، یک علتش میتواند بر هم خوردن تعادل بین انتظار ما و آنجه در وافع میتواند باشد است.
سوال بسیار جالب تامل برانگیز و زیبایی بود شاید مرز بین خیال بافی و تخیل نزدیکی به واقعیت عقلانی بودن اون باشه. ما زمانی به خیالبافی رو میاریم که در واقعیت شاید نتونیم جوابی برای مشکلاتمون پیدا کنیم و این در حالیه که در تخیل ما به دنبال راه حل برای برطرف کردن مشکلمون بر خواهیم آمد. در واقع در تخیل امید به بروز وجود داره ولی در خیالبافی ما خودمون یا نمیخوایم یا اصلاً راهی برای فرار وجود نداره. برای مثال اگر تخیلی وجود نداشت انسان راهی برای پرواز نمی یافت ولی خیال پردازی کاریه که هر کسی انجام میده ولی پیگیر برای ادامه اون نخواهد بود. و در آخر "انسان باهوش صاحب تعقل و تخیل ولی انسان عامی پردازنده بسیار عالی برای خیال(زهی خیال باطل)" ببخشید که نیومده نظر دادم ولی ممنون میشم نظرم رو بخونید و نظر بدید.
سلام عزیز نظرتون بادقت خواندم استفاده کردم ارزوی موفقیت
zahra_rivaz
پنجشنبه 5 آبانماه سال 1390 ساعت 09:36 ب.ظ
سلام استاد.خوشحالم که بلاخره وب لاگتونو پیدا کردم.از زحماتتون تشکر میکنم.الان دیدم تو عکاسی بازتر شده.موفق باشید.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
تخیل هرگاه بااراده وعمل وادراک همراه نباشدبه خیال بافی تبدیل می شود.
تخیل نوعی فعالیت خلاقه است که در آن مقایسه ، استدلال وتصور ذهنی وجوددارد. آدمی از مجموعه دیده ها و شنیده ها سعی دارد مونتاژهایی در ذهن انجام داده و آن را مجسم کند .
اماخیالبافی :
نوعی هذیان و هرج و مرج در ذهن که عقل و ادراک در آن راه نداشته و اراده در آن نقش و نفوذی ندارد. چنین حالتی عمل پست و ابتدایی ذهن بحساب می آید و محصول آن مقرون بحقیقت نیست
سلام
ممنون ازنظر کارشناسیتون
سلام اقای امامدادی
سپاس از طرح سوالتون زنده باشید
سلام
تو بزرگی عزیز
تخیل، کنش خلاق نسبت به شناخت ما از دینامیزم آنچه در حیطه دید و ذهن ما قرار میگیرد است که بر پایه واقعیتها و در تعادل با آنها شکل میگیرد.
خیال بافی، محصول یک ذهن نامتعادل، بی ثبات و غیر واقع گراست که بر تأمل و عمیق نگری تکه ندارد.
بنا بر این افول از این کیفت ( از تخیل به خیال بافی )، یک علتش میتواند بر هم خوردن تعادل بین انتظار ما و آنجه در وافع میتواند باشد است.
سلام
ممنون ازنظربسیارخوبتون
سلام هنرمند گفتم جویای احوالت شوم راستی دیگه لیمو ندارید؟
سلام مهربان
ممنون.خوبم. توخوبی؟
عزیز روزخبرنگار سال اینده دیگهازهمین لیمو هم خبری نیست به جاش هندوانه میدیم
سلام
ایمیلتان راچک کنید
(آخرین پیام)
سوال بسیار جالب تامل برانگیز و زیبایی بود
شاید مرز بین خیال بافی و تخیل نزدیکی به واقعیت عقلانی بودن اون باشه.
ما زمانی به خیالبافی رو میاریم که در واقعیت شاید نتونیم جوابی برای مشکلاتمون پیدا کنیم و این در حالیه که در تخیل ما به دنبال راه حل برای برطرف کردن مشکلمون بر خواهیم آمد.
در واقع در تخیل امید به بروز وجود داره ولی در خیالبافی ما خودمون یا نمیخوایم یا اصلاً راهی برای فرار وجود نداره. برای مثال اگر تخیلی وجود نداشت انسان راهی برای پرواز نمی یافت ولی خیال پردازی کاریه که هر کسی انجام میده ولی پیگیر برای ادامه اون نخواهد بود.
و در آخر "انسان باهوش صاحب تعقل و تخیل ولی انسان عامی پردازنده بسیار عالی برای خیال(زهی خیال باطل)"
ببخشید که نیومده نظر دادم ولی ممنون میشم نظرم رو بخونید و نظر بدید.
سلام عزیز
نظرتون بادقت خواندم
استفاده کردم ارزوی موفقیت
سلام استاد.خوشحالم که بلاخره وب لاگتونو پیدا کردم.از زحماتتون تشکر میکنم.الان دیدم تو عکاسی بازتر شده.موفق باشید.