ما در زندگی عادی حرکت را بر اساس بعضی تخمینهای قیاسی تعبیر میکنیم و جا به جاییهای نسبی را ارزیابی میکنیم. این سخن در مورد فیلم صادق است، اما قاب بسته و تصاویر دو بعدی بر چگونگی قضاوتهای ما تأثیر میگذارند. خواه حرکت را بطور مستقیم ببینیم (موضوع در صحنة ایستا حرکت کند) یا آن را از طریق جلوههای ثانویه تشخیص دهیم (پس زمینة متحرک و عبور نور یا سایه از روی موضوع)، برداشت ما از حرکت بسیار ذهنی بوده و به تجارب قبلی بستگی دارد. ارزیابی اصول محرکة تصویر توسط بیننده با عوامل غالباً نامربوط به یکدیگر تعدیل مییابد:
1ـ بیننده سرعتهای نسبی و ظاهری موضوعهای داخلی را با یکدیگر مقایسه میکند.
2ـ مقدار حاشیه ای که در اطراف موضوع متحرک وجود دارد، برداشت بیننده را از سرعت آن تعدیل میکند.
3ـ جایی که حرکات همگاه در تصویر وجود دارد، بیننده غالباً الگوی حرکت را ناشی از فشردگی (تصادم یا ضربه) یا گستردگی (جدایی، انقباض یا فشار) میداند
4ـ بیننده قدرت یا سرعت حرکت را بر اساس اندازه، توان یا نیروی آن ارزیابی میکند.
5ـ تأثیر بصری حرکت به این امر بستگی دارد که توجه بیننده به کدام بخش از نماست. (اگر به طرف آسمان نگاه کند، ابرهای متحرک را در کنار ساختمانهای ثابت میبیند یا ممکن است ابرها را ثابت و ساختمانها را در حال حرکت ببیند).
6ـ صداهایی که با تصاویر همراهند غالباً بر برداشتهای بیننده از سرعت اثر میگذارند.
7ـ تأثیر حرکت ممکن است در حرکات آهسته بیشتر از سرعت معمولی باشد.
قواعد پذیرفته شده کاربرد اصول ترکیب بندی پویا را در بسیاری از برنامه های تلویزیونی به خوبی مشاهده میکنیم، البته بسیاری از کارگردانها ترجیح میدهند اصولی را به کار گیرند که به مرور زمان و یا تجربة فراوان بدست آوردهاند
مطالب:ازسینمای جوانان ایران/اسفاده ازمطالب باذکرمنبع بلامانع است