مهم نیست اگر

-مهم نیست اگر 

هنوزنتوانسته اید دستمزدپروژهای سال های قبل خوددریافت کنید 

-مهم نیست اگر 

ازدریافت قسط سوم دستمزد خود ناامید هستید. 

-مهم نیست اگر 

کیفی پراز چکهای برگشتی به امضای تهیه کنندگان ریزودرشت موسسه ها وشرکتهادردست دارید. 

-مهم نیست اگر 

بارهامجبورشده ایدبه دستمزدهای بسیارپایین ترازحق واقعی خودتن دردهید. 

-مهم نیست اگر 

ازترس تهیه کنندگان بدحساب پروژه های بسیاری راردکرده اید. 

-مهم نیست اگر 

شرمنده دستیاران خود شده اید وسرانجام ازجیب خوددستمزد انها راپرداخت کرده اید. 

-مهم نیست اگر 

مدیران مربوطه به شکایات شما ازبرخی تهیه کنندگان توجهی نمی کنند وبالبخندی برلب؛ شان فرهنگی شماراگوشزد میکنند. 

-مهم نیست اگر 

کلاه بردارهاشماراشناسایی کرده اند. 

بلکه مهم این است که 

شماعاشق حرفه خودهستیدواین برای امرارمعاش شماکافی است!!! 

تکنیک زمانی هنر میشود که درخدمت حس باشدتاجدی شود

انکه برای اولین بارچرخ راساخت یاتبررا ،هم نواوربود وهم خلاق ونه صرفا تکنسین.امادنباله روهاومقلدان انها نه ابداع گرهستند ونه خلاق. اموختن ودانستن فرمول ها واطلاعات وحتی به کاربردن انها،متفاوت است باابداع کاشفان،مخترعان وسازندگان انها.تکنیک اگر درخدمت بیان باشد،فن میشود.دراغازحسی یاایده ای بایدوجودداشته باشد ونیازی مبرم به بیان ان،تاتکنیک به کمکش بیایدوهنرش سازد.تکنیک زمانی هنر میشود که درخدمت حس باشدتاجدی شود.تکنیک هم بایدجلوبرودتابشودحسی راالقا کرد.این حس ونیازاست که تکنیک راتعیین میکند.،میزانش را،شکلش راوتناسبش را وقالبش را ونه تکنیک،حس ونیازرا...استفاده ازتکنیک،حدومرزدارد.استفاده بیرویه ازان منجر به قربانی کردن حس درمسلخ تکنیک است که دیگرهنرنیست ومثل بختک روی اثر می افتد وان راخفه میکند.بلایی که برسربسیاری ازبرنامه های تلویزیون فیلمهای کوتاه و..امده است.هنران است که بتوان باحداقل تکنیک،حس رابیان کردواگرفیلمساز نتواند بادوربین برادران لومیر،فیلم بسازد'،سینماگرنیست.اگراخرین مدل پیشرفته ابزار،ازجمله نورودوربین بودکه فیلم رامیساخت ودکوپاژراهم کامپیوتر میکرد،اسپیلبرگ ازملی یس وگریفیت،هنرمندتربود، که نیست.اساس این است که باید ذات تکنیک راشناخت وصدالبته این نکته مغایر است بااصالت دادن به تکنیک.هنرفن وتکنیک نیست،هنرخلاقیت است وابداع،ونه تبعیت جویی.اساس هنر،انسان است،نه صنعت وابزار.تکنیک هنری به اندازه ادمی قدمت دارد،ازحضرت ادم (ع)که اول بارشعرگفت اغاز میشود.هنری به این قدمت،تکنیکش هم درخودش مستتر است.واین ازجمله دراوازهای فولکلور هرملتی موجود است، درتعزیه خودمان نیز.درحافظ دراوج است ودرشکسپیرنیز.هنوزکه هنوز است بزرگتر ازحافظ وشاعرتراز اوندیده ایم،وبزرگترازشکسپیردرنمایش .تاهمین جاحافظ،هفت قرن ازماجلوتر است وشکسپیر،چهارقرن.این رامیگویندتکنیک.این تکنیک است که به معنای روش هنری است.چیدن ساده ی کلمات زیبا،حافظ نکرده،روح کلمات وتناسب انها اصل است وزیبایی ظاهروباطن.تکنیک فقط ازاین لحاظ،مقبول است که کارراراحت تر میکند.امابایدراه مهار کردن وکنترل کردن وسوارشدن براین غول رایافت.باید تکنیک رارشدداد،امابایدبران مسلط شد وبرده ان نشد.تکنیک واقعی میبایست جای خودرادرتلویزیون وفیلمهای کوتاه بیابد واصالتش وحرمتش راحفظ  کند 

منبع:نشریه اینه